جامعه شناسی- میلاد زندی

جامعه شناسی- میلاد زندی

جامعه شناس و تحلیلگر مسائل اجتماعی
جامعه شناسی- میلاد زندی

جامعه شناسی- میلاد زندی

جامعه شناس و تحلیلگر مسائل اجتماعی

ایت الله ملک حسینی پدر عشایر جنوب ایران

آیت الله ملک حسینی یار مورد وثوق امام خمینی بود

یاسوج-ایرنا-چند روزی است که ضربان قلبم تند تند می زند و نفسم ناخوداگاه بند می آید و دست و پایم به لرزش افتاده است، زیرا نوشتن از فضایل و مناقب عالم ربانی چون زنده یاد سیدکرامت الله ملک حسینی برای هر نویسنده ای به راحتی ممکن نیست.

آخر برای شخصی مانند من با این همه دلبستگی و دلدادگی به این دنیای زبون و مادی با قلمی عاجز،زبانی الکن و ذهنی معیوب نوشتن در وصف آیت الله سید کرامت الله ملک حسینی کاری بس دشوار است .
آن رادمردی که بسان جد پاک و معصوم ومطهرش هیچگاه دل در گرو تعلقات دنیوی و ظواهر دنیای مادی نداشت و تنها هوای حق، حقیقت ورضای خدای باری تعالی را در سر می پروراند.
آری این نگارنده کمترین می خواهد در وصف فقیهی عالی قدر، پدر عشایر جنوب کشور،فقیه مجاهد، دانشمندی مبارز،عارفی مجاهد سفرکرده به دیار باقی و...سخن بگوید.
آخر من چه بنویسم که دیگران تاکنون در وصفش ننوشته و یا نسراییده باشند؛با این وجود اگر بخواهم از اخلاص،تقوا، شجاعت،اتصالش به منبع شناخت و سابقه مبارزاتی اش علیه رژیم ستم شاهی پهلوی و دیگر سجایای اخلاقی آن پیرسفرکرده بنویسیم، باید مثنوی دیگری به رشته تحریر درآورد.
بگذارید بدون اغراق بگویم که این افکار مدام ذهنم را پتک می زند که تو این قدر صالح و صادق هستی که می خواهی از سید والا مقام و بزرگواری سخن بگویی که از بهترین، صالح ترین وصادق ترین و با اخلاص ترین مخلوقات خدا سخن به میان بیاوری؟
تویی که شیطان رانده شده را ثانیه به ثانیه در همه احوال کنار خودت مشاهده ونظاره می کنی چگونه می خواهی از شخصیتی عالم سخن بگویی که در عنفوان جوانیش نفس اماره اش را ذبح کرده بود.
ولی باز جسارت می کنم و قلمم را در دست می گیرم و می خواهم چند سطری در وصف عارفی سالک و مجاهدی نستوه بنگارم که انشاء الله باقیات صالحاتی برای دیار اخروی ام باشد.
هنوز فراموش نکرده ام جمعه حزن انگیز و ماتم زده 12 آبان سال 91 را که تمام علما، مراجع عظام،ارادتمندان و دوستداران حق وحقیقت را در غمی عظیم به سوگ نشاند.
عقربه های ساعت به هشت ونیم صبح نرسیده بود که رسانه های دیداری وشنیداری خبر مصیبتی ناگوار و عظیم را به سمع ونظر همگان رساند، خبری که مزین به تصویر مبارک حضرت آقا بود .
خبری که حکایت از مصیبتی عظیم، درد جانگداز وجانسوزی را حکایت می کرد که سیل بغض ،اشک و آه بی اختیار تمام قد صورت هرکسی که حتی اندک شناختی با حق وحقیقت داشت را جاری و ساری می ساخت.
آری این بار گلچین روزگار مردی بزرگ و عارفی زاهد را از میان خیل عظیم دوستدارانش همراه حضرت ملک الموت رهسپار سرای جاودان نمود.
درد فراق و مصیبت به غایت عظیمی که نه تنها خاندان معزز و مکرم ملک حسینی را داغدار و محزون نمود بلکه سبب تالم خاطر رهبر عظیم الشان انقلاب،علماءعظام،مراجع تقلید،مسولان کشوری ولشگری، مردم استانهای فارس وکهگیلویه وبویر احمد و تمام جویندگان حق وحقیقت را فرا گرفت.
خبر هولناک وتلخی که تمامی مردمان خطه جنوب ایران را در بهت وحیرت فرو برد گویی که پدر نسبیشان را از دست داده و یتیم شده باشند، شیون و مویه کنان به عزا نشستند.
پیر فرزانه و سید بزرگواری که همانند اجداد و نیاکان پاک و مطهرش درب خانه اش در همه حال بر روی خوانده وناخوانده گشوده بودو هنوز نیز این سنت حسنه و نیک آبااجدادی اش از سوی فرزندان خلف وصالحش پابرجاست.
زنده زیاد ملک حسینی دست گیر و سنگ صبور نیازمندان و دردمندان بود و همچون پدری دلسوز دست محبت و نوازشش تسلی بخش هر دل دردمند، زخم خورده و زمین خورده ای بود.
هر زمان که اختلاف قومی ،قبیله ای رخ می داد، نصایح آقا فضل الخطاب بود که به غائله هایی که هر کدام به تنهایی می توانست امنیت هر منطقه ای را تحت الشاع قرار دهد پایان می بخشید و نهایت نیز طرفین درگیری و مخامصه را به صلح و سازش ، تفاهم ، تسامح وتساهل دعوت می کرد.
از سابقه مبارزاتی اش علیه رژیم تا بن دندان مسلح طاغوت هرچه بگویم کم گفته ام زیرا ایادی خائن و مزدور شاهنشاه ملعون، آیت الله سید کرامت الله ملک حسینی را به ستوه آورده بودند طوری که به اذعان اسناد طاغوت از وی به عنوان شجاع ترین و خطرناک ترین شاگردان و یاران امام نام برده اند.
ثمره این مبارزه ها ، روشنگری ها و درگیری ها با حکومت طاغوت سالها تعقیب و گریز های پی در پی و مجروحیت در واقعه مدرسه فیضیه قم، احضار و بازجویی های مداوم وحبس سیاسی در زندان عادل آباد فارس را بدنبال داشت.
از زمانی که شاگرد امام خمینی کبیر بودند و نزد ایشان تلمذ می نمودند مورد وثوق و تائید حضرت امام بودند و در میان شاگردان امام همیشه جایگاه والایی را به خود اختصاص می داد بر صحت این ادعا ذکر همین نکته کافی است که ایشان 20 روز قبل از مراجعت به ایران در نامه ای مسئولیت حفظ وحدت ،نظم و آرامش در منطقه را به ایشان سپرد واین مسئولیت تا زمانی که ایشان دیدگان مبارکش را از جهان فروبست مستدام و پابرجا بود.
حضرت آقا همیشه دینش را تمام وکمال به اسلام و انقلاب ادا می کرد،چه آن موقع که در زمان طاغوت در هر کوی برزنی به افشاگری و روشنگری مردم علیه رژیم ستمشاهی
می پرداخت و چه آن موقع که با ارشاد و هدایت مردم خطه جنوب ایران اسلامی خیل عظیمی از مردم برای دفاع از سرزمین شان رهسپار جبهه های حق علیه باطل نمود و چه آن موقع که فرزند شهید دلیر و برومندش را تقدیم نظام مقدس وانقلاب اسلامی نمودند.
سید والا مقام و بزرگواری که تقوا و دینداری اش را از مرحوم پدرش سید آصدرا رحمه الله و اجداد ونیاکان پاک و مطهرش به ارث برده بود و هیچگاه نظرش تحت تاثیر جریان های فکری و سیاسی زمانش نبود.
کسی به خاطرش نمی آید که معظم له هیچگاه حقیقتی را فدای مصلحتی کرده باشد.
شاگردی نزد آیات عظام و مراجع صاحب سبکی همچون حضرات امام خمینی بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی، آیت الله العظمی بروجردی،آقامحمد نقی خوانساری ،آیت الله کوه کمری ومرحوم سید داماد یزدی باعث شد تا دریای بیکران فهم وکمالات و خرد ایشان گسترده تر شود و از وی فقیهی صاحب سبک و صاحب نظر ساخت تا بر مسائل فقهی احاطه کامل داشته باشد.
عمری را صرف تبلیغ وگسترش دین ، اعتقادات صحیح به مردم منطقه در طبق اخلاص گذارد هرچند که باور و اعتقاد قلبی مردم منطقه به وی و خاندان پاک ومطهرش سبب ناخشنودی وکینه توزی و حسادت برخی کینه توزان ،قدرتمندان و خوانین را درپی داشت .
ولی برای معظم له که هدفش اعتلای روحی و رشد فکری مردم منطقه بود بسادگی از کنار دشمنی ها و کارشکنی های نا اهلان و حق نشناسان می گذشت چرا که هدف والایش رضای خدا و ترویج اسلام ناب محمدی را در سر می پروراند.
هیچگاه به مانند برخی رجال سیاسی و صاحب منصبان کشوری ولشگری گذشته وحال وآینده ایران زمین به فکر زر اندوزی و کیسه دوختن از خزانه بیت المال برای خودش وخاندان معزز و مکرم شان نبودند و ذره المثقالی از بیت المال را به ناحق برای خود و خانواده اش نمی خواست.
آری همین کرامات و سجایای اخلاقی بود که باعث شد که خیل عظیم وبی شماری از مردم در تشییع پیکر مطهر آیت الله العظمی ملک حسینی نماینده فقید ولی فقیه در استان کهگیلویه وبویراحمد و عضو مجلس خبرگان رهبری به صورت کم نظیر شرکت کردند.
ضایعه ناگوار وجبران ناپذیری که سبب تالم خاطر رهبر انقلاب آیت الله خامنه ای را نیز فراهم ساخت وپیام تسلیت حزن انگیز را به رشته تحریر درآورد و روسای جمهور و رییس مجلس خبرگان و رییس مجلس و بسیاری دیگر از مسولان کشوری و لشگری را به عرض تسلیت واداشت و خیل عظیمی از رجال سیاسی وکشوری ولشگری را برای شرکت در مراسم تشییع پیکر آن فقید سعید وعرض تسلیت به خاندان مکرم ملک حسینی به یاسوج گسیل داشت.
دنیا به عزای تو یتیمانه گریست
هر مرد و زن و عاقل و دیوانه گریست
من کودک معصوم یتیمی دیدم
آنروز چه مظلوم و غریبانه گریست ...
روحش قرین ررحمت حق باد.
                                                                                                                                                                                                میلاد زندی جامعه شناس

انتهای پیام