ترامپ لمپنی نوکیسه و خوش شانس
دنیای وارونه ای شده است ، تعابیر ، استعاره ها ومضامین تغییر ماهوی داده اند و از معنای اصیل و
کارکرد اصولی خود دچار انحراف شده اند و در جهان فعلی به تعبیری عینی وذهنی هیچ چیز و هیچکس
جای خودش قرار ندارد .
صد البته ، که چرخ گردون از این بازیها زیاد به خود دیده است و سیر دور تسلسل دنیا تا بوده چنین
که امروز می باشد ، نبوده است که عروس هزار داماد هر روز وهر شب یک همسر اختیار کند!
اینجا و آنجا هم ندارد غرب وشرق ، سفید وسیاه ، ارمنی و یهودی ، تبتی و هندو اکثرا از زندگی و
موقعیت اجتماعی ، اقتصادی و حتی زندگی شخصی شان نیز گلایه مندند و معتقدند جایگاه آنها
در زندگی فراتر از این ها باشد و بنابر جبر زمانه و جفای روزگار در آن نقطه آرمانی و ایده آل ذهنی
و روانی شان قرار ندارند و گلایه ها و شکوه ها سر می دهند.
اما هستند معدود افرادی نیز به قسمی از آرزوهای فردی در ابعاد اجتماعی ، اقتصادی ، تحصیلی
و حتی مناسب سیاسی عالیرتبه ای دست می یابند بدون اینکه انسانیت ، شعور ،لیاقت و
شخصیت و.... قرار گیری در آن جایگاه را داشته باشند و آنجاست که دوباره باید زمزمه کرد :
حاکم شهری که مرغابی بود بر سر مردم آن شهر رسوایی بود.
آری در گوشه ای از دنیا سلاخ جاهل ، تکفیری تحصیلکرده ای به نام ابوبکر البغدادی به پا
می خیزد و گروهک تکفیری تروریستی داعش را بنیان گذاری می کند و شمشیر به دست
زنگی عالم بی دین حقوقدان قسی القلبی می افتد وگروهک تحت امرش مثل طاعون به جان
مردم سوریه ، عراق و،ترکیه و ..... می افتد و مثل ریگ انسان سر می برند و می سوزانند.
در گوشه ای دیگر توسط خاندان بیمار و آنارشیست کیم ها ، دیکتاتوری قلمع وقمع همه شعارها و
حقوق آزادی بیان را در کره شمالی عجیب الخلفه سر بریده میشود و معترض را زنده با سیانور
از قسمت تحتانی از وی استفبال می کنند و لاغیر.
در سویی دیگر در کشور یک میلیارد نفری چین برای تنظیم جمعیت و رفاه اجتماعی مثل آب
خوردن مردمانش را به چوخه اعدام می فرستد و کک کسی هم گزیده نمی شود.
درفلسطین اشغالی ، لبنان ، سوریه ، یمن ، نیجر و برمه مشت مشت انسان را صهیونیست ها،
وهابی و بودائیان به خاک و خون می کشند و آب از هیچ آسیابی تکان نمی خورد.
راستی سازمان ملل و مجمع جهانی حقوق بشر سیخی چند!؟
ودر ینگه دیگری از جهان کنونی ، ایالات متحده آمریکا غده سرطانی آفریقایی تباری به نام حسین
می شود باراک و از سرای دیوان سیاه و کاخ سفید سرخ از خون نژاد بشریت سر در می آورد و عملا
مترسک دست مجلس سنا آمریکا و لابی های قدرت و ثروت صهیونیستی ریا، سعودی ، تکفیری
احاطه اش می کنند واوضاع این کشور در جهان مرتبط و غیر مرتبط با آمریکا مشوش تر وملتهب تری می
گردد و بحرانهای سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی زیادی جهان را در بر می گیرد و فحایعی نظیر
تکثز گروههای شبه نظامی و تروریستی در جهان و به خصوص در منطقه خاور میانه و شرق آفریقا و ترور و
قتل و جنگ وتجاوز و رکود بی سابقه اقتصادی آمریکا و جهان را به مرز از هم گسستگی می کشاند و
جایش را به فیمینیستی لمپن گاوچران از تبار نو کیسه ها می سپارد .
لمپن خوش شانس گاو چران یانکی تبار و مفسد الفی الارضی به نام ترامپ که از رقیبش ، جوجه اردک
زشتی به نام هیلاری کلینتون در انتخابات ریاست جمهوری با کمک لابی ها ودست های پیدا و پنهان
مافیای قدرت وثروت پیشی می گیرد و رییس جمهور آمریکا لقب می گیرد.
پیرمرد عیاش و بوالهوس که زاده نظام سرمایه داری و مکتب نئو لیبرالیسم جهانی است بر مسند قدرت
می نشیند در بدو امر برای التیماتوم می دهد دنیا خط ونشان می کشد و باید و نباید و حد وحدود تعیین
می کند و جتی بالاتر از آن برجام را طی نشست خودش به اضافه خودش به طور کلی نقض می کند و
می گوید ما فرجام را قبول داریم ولی برجام را نه !
ترامپ سرمایه دار البته به اندازه بابک زنجانی ، پول وسر مایه اش را مدیون راه اندازی صنعت ساختمان
سازی موروثی بدش می داند ودر واقع.........
میلاد زندی جامعه شناس
شش روز گذشت ،یقایای پلاسکو فقید هنوز پابرجاست!!
خداوند سبحان به خیر بگذراند که الحمدالله ورب تعالی ما از خطرات ، حوادث ، سوانح وبلایای طبیعی
وغیر طبیعی و زلز له های مهیب و سونامی ها و انفجارهای وحشتناک و امثالهم که در
کشورهای شرق آسیا رقم میخورد ، به لطف ایزدی تاکنون مصون ومبری بوده ایم.
اما تصور کنید اگر روزی خدای ناکرده ، دور از گوشها و جانها ، بلا به دور فقط یکی از سوانح و بلایایی
که در کشورهای شرق و جنوب شرق آسیا در طول هر سال چند تایش را پشت سر می گذارند بخواهد
گریبان ما را بگیرد تکلیف چیست!؟
لابد باید همه به طور دسته جمعی آماده و مهیای مردن شویم وریق رحمت را به سر کشیده و راهی
دیار عدم شویم؟
بگذریم انشالا در آینده نه چندان دور ،آقایان بعد از کار تحقیقاتی و ارائه به کمیسیون ها و تعیین دادگاه
ویژه به مقصر احتمالی این واقعه که بی شک یکی از راننده های لودر یا کامیون و یا سرایدار پلاسکو را
شناسایی و تحویل مراجع ذیصلاح میگردد و در آ ینده ای نزدیک ، برای بحرانهای بعدی و بعد از تحریم ها و
برجام به فکر تهیه و ملزومات لازم و اینچنینی می افتند.
اما اگر بخواهیم به حادثه پیش رو ،زیر شاخه ای به رویداد بپردازیم ابتدا از دیدگاه روان شناختی باید
به سانحه نگاه بیاندازیم که سهل انگاری ریشه دار و خوش خیالی فرهنگی چند قرن است در نزد همه ما
جاخوش کرده است و از پیر و جوان ، وزن ومرد ، مسئول ،رسانه های جمعی ، مردم و...همه به نوعی
به این معضل دچاریم همه در خواب زدگی بی تد بیرانه گرفتاریم و تا گرفتار بلا یا سانحه نشویم به فکر
و تدبیر پیشگیری نیستیم و سپس به طرفه العینی از یاد می بیریم که چه سانحه ، در چه سالی ، چند
نفر کشته ومصدوم و متحمل چه میزان ضررر و زیان در همه ابعاد شده ایم .
علاوه بر آن در برخورد با سوانح وبایای طبیعی و غیر طبیعی همگی مان با ضعف روانی ، عدم تدبیر ،
عدم حفظ آرامش و خونسردی و فاقد تسلط روانی رو به رو هستیم فقط دسپتاچه میشویم و در هم
لول می خوریم.
از نگاه سیستماتیک و کاربردی نیز نه تنها دانش مقابله ورویارویی با سوانح وحوادث را نداریم بلکه از نگاه
سازه ،معماری وبه طور کل زیر ساختهای شهری به شدت با بحران و چالش روبرو هستیم و بافت های
قرسوده درکنار بافت مسکونی وتجاری ظاهر بنا و آبکی در چنین وضعیتی که فاقد امکانات و تجهیزات
فابل اتکایی برای مقابله با سوانح و حوادث اینچنینی هستیم می اواند مانند بمب چرنویل حرکت کند.
از نگاه جامعه شناختی نیز مستولی شدن نظام سرمایه داری در چارچوب سیستم پولی و بانکی کشور
ومشکلات اقتصادی و کاستی های معیشتی مردم را به بی اعتنایی و بی مبالاتی فرهنگی دچار
نموده است و در چنین جامعه ای کم کم ، روحیه ای جمع گرایی به شدت تنزل می یابد و افراد روی
به فردگرایی و منفعت طلبی می آورند و حس نوعدوستی و کمک ومساعدت به یکدیگر که ریشه در
فرهنگ کهن ایرانی دارد جایش را به سلفی افراد مریض دیجیتال زامبی های بیمار با افراد در حال
احتضار ، ساختمان فروریخته ، صحنه قتل و غارت وتجاوز می دهد و راه بر مساعدت و کمک حداقلی
نیز مسدود می گردد.
حتی شاید تصورش هم سخت باشد برای کشور روی کمربند زلزله و سوانح طبیعی مثل ایران اگر مجتمع
آب سنگین اراک ، نیروگاه بوشهر و یا در فردو یا نطنز خدای ناکرده از دستگاههای هشدار دهنده این
مجتمع ها آلارم خطر شنیده شود.
وای غیر قابل تصور وتفکر است . اصلا یکی از پمپ گاز ها دچار انفجار
شود حتما خانه به خانه و نفر به نفر منفجر می شویم !
باقی بقایتان
میلاد زندی جامعه شناس