جامعه شناسی- میلاد زندی

جامعه شناسی- میلاد زندی

جامعه شناس و تحلیلگر مسائل اجتماعی
جامعه شناسی- میلاد زندی

جامعه شناسی- میلاد زندی

جامعه شناس و تحلیلگر مسائل اجتماعی

کهن آئینی به نام یلدا

سخن از بلدا کهن آئینی که، قدمتی به درازای تاریخ پر آوازه سرزمین  باستانی  ایران زمین را با خود یدک می کشد و یادگار نیک

چند هزار ساله  اجداد و نیاکان مان بشمار می رود.

 

رسم وآئین باستانی و ماندگاری که نزد ساکنان ایران پهناور و وسیع تر آن روزگاران پایه گذاری گردید ودیری نپائید که قلمروهایی

 که در ن روزگاران خاکشان و خودشان بخشی از مایملک ایران کهن محسوب می گر دیدند را نیز در بر گرفت .

 

چنانکه علاوه بر میهن عزیز مان ، امروزه نیز رسم شب یلدا در کشورهایی نظیر جمهوری آذربایجان ، افغانستان ، اقلیم کردستان،

تاجیکستان ، پاکستان ،شمال هند وکشمیر پابر جا ومستدام است و مردم این کشورها در اولین شب زمستان مصادف با 17

دسامبر مراسم هایی مشابه با آنچه در اولین شب زمستان یا همان انقلاب زمستانی در ایران رقم می خورد را بر گزار می نمایند.

 

البته  ایرانی تبار هایی که ساکن اروپا ، آمریکا ، کانادا و استرالیا هستند نیز در شب یلدا به برپایی جشن و سرور مبادرت می ورزند.

 

جشن یلدا یا جشن چله قریب به چند هزار سال است که در شب سی ام آذر همز مان با آ غاز چله بزرگ زمستان از غروب خورشید

تا طلوع آفتاب مردم به  برگزاری جشن و شب نشینی اقدام می کنند و از زمانهای قدیم رسم بر این بوده که در این شب همه فامیل

در منزل بزرگتر یا ریش سفید فامیل گرد هم می آمدند و ضمن تناول میوه هایی همچون هند وانه ، انار و مصرف تنقلاتی نظیر

آجیل و کشمش وگردو و... چشم به دهان ریش سفیدان و گیس سفیدان قبیله و فامیل داشتند که داستان ها ، افسانه ها وحکایت هایی

را برای آنان باز گو کنند و در پایان نیز به رسم چاری این شب نیز تفالی به دیوان حافظ زده و ذهن  واندیشه را از شعر ، تمثیل و

رویا لبریز سازند و این شب  به تعبیری  خرافی ،،منحوس و ظلمانی بلند بالا را به سفیدی  سحر گاهان  پیوند می زدند.

 

البته خالی از لطف نیست که بدانیم شب یلدا که مذموم  آن از زبان سریانی  به معنای زایش وتولد است  در زمانهای باستانی

افزون بر آلات وادواتی به مانند آتش دان و شمع دان که برای نیایش و شکر گزاری  به کار می رفت و فراور ده های

خوردنی فصل وخوراک های گونا گونی از جمله می مزد که نوشیدنی های ایرانی بوده مورد استفاده نیز می بوده است .

 

کنون  که در انتهای قرن سیزدهم هجری شمسی  به سر می بربم و در عصرحاضر فشار ها وتنگناهای معیشتی، زیستی

  مجالی را برای پرداختن درست و حسابی به کهن الگوها و خرده باورها را از ساکنان کره زمین  عملا سب نموده است.

چرا که با جهانی ، درگیر جنگهای بی فرجام وخانمان سوز ، فقر  وگرسنگی شمار زیادی از مردم دنیا ، اندیشه های فرقه گرایانه ،

 افرا طی  وباطل ، کشمکش های سیاسی سران کشورها و استبداد جهانخواران مستکبر  روبر هستیم .

 

به نحوی که سراسر گیتی  با تضاد ها و تناقض های  بی شمار فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی مواجه گشته و بشر امروز

را با چالش ها وتنگناهای بی شماری مواجه نموده است .

همین تنگناها و مصائب و معضلات عدیده ، که زندگی را خصوصا در کشورهای در حال توسعه به سبب گذران زندگی ، دست یابی

وحصول هرچه بیشتر به منابع مالی، آبی ،غذایی ، بهداشتی و رفاهی باعث گردیده که بشر امروز بیش از بیش با یکدیگر به

ستیز و نبرد بپردازند و روح چمع گرایی را قربانی پدیده مطرود فردگرایی نموده و قبایل پر شمار گذشته کنون به جزایر تک نفره

یا دو الی سه نفره تعبیر شوند ودر چنین حالتی کهن باورها و الگوها روز به روز  خواسته یا نا خواسته به بوته قراموشی سپرده

خواهد شد.

 

هر چند  با همه این تفاسیپر که برشمردیم برخی صاجب نظران و محققان حوزه علوم انسانی واچتماعی معتقدند کهن الگوها در یستر

_های نوینی از تعقل وتفکر قابل تفسیر است زیرا خرافات وباورهای موسومی گذشتگان هرچند که شاید برای نسل حاضر جذاب

 جلوه ننماید ،اما باور های موروثی یک نسل است که باید حفظ و به عنوان یک میراث فرهنگی موروثی که ریشه چند هزار

ساله آن طبق گفته مورخان وشرق شناسان  (( جشن یلدا ))به پدران و اجداد ونیاکان مان برمی گرد .

 

آئین ها و مراسم های سنتی  که ریشه در باور ها و عقاید پیشینیان ما دارد، امروزه می رود که نم نمک  کم رنگ  تر شده وبه دست

 فراموشی سپرده شود  و به بوته محاق و انزوا  دفن شود.

کهن جشن ها و آئین هایی که خطر اصلی که آنها را تهدید می کند در وهله نخست  ناشی از رشد سر سام آور تورم و گرانی

اقلام و کالاهای ضوری  و واجب زندگی ، افزایش جمعیت افراد فاقد اشتغال ا، توزیع نا مناسب ثروت ، تضاد طبقاتی وبه موازات

آن تکثر فقر را شاهد هستیم.

البته به غیر از دغدغه های معیشتی که مانع اصلی برای بر پایی مراسم هایی مشابه شب یلداست مواردی از نظیر رشد بی سابقه

زندگی های زناشویی بعضا با یک یا دو فرز ند را شاهد هستیم ،تکثر بی سابقه شبکه های اجتماعی مجازی، رسوخ نسبی فرهنگ 

زندگی وارداتی ماهواره ای و شبکه های ارتباط جمعی پوشالین که باعث عدم گرد همایی خانواده های ایرانی در کنار یکدیگر

را دامن زده است.

اما هنوز هم هستند خانواده ها و جمع هایی که در مراسم های کهن وسنتی نظیر شب یلدا، چهارشنبه سوری ، شب اعیاد خضوصا

شب عید سعید نوروز  گرد هم می آیند وبه صله رحم وآگاه شدن از حال یکدیگر مبادرت می ور زند که ضمن صرف چای وهندوانه

وانار بساط شب نشینی شان تفالی به دیوان حافظ می زنند ومراسم شاهنامه خوانی شان رابه هزاز شبکه مجازی و رسانه  ای فریبکار

 وپوشالین دشمن تر جیح می دهند.

                                                                                                                                 میلاد زندی جامعه شناس

 

 

 

 

 

 

 

 

فریاد از بی کسی!

فریاد از بی‌کسی!


خبر کوتاه بود و متأثرکنندده، کارتن‌خوابی که به علت سرمازدگی ناشی از بی‌سرپناهی و آوارگی، به پلیس‌راه همدان- قزوین کشیده شده و در آنجا توسط نیروهای اورژانس مورد شناسایی قرار گرفته و تحویل گرم‌خانه می‌شود و چندی بعد مشخص شده جفت پای او به علت سرمازدگی و جلوگیری از سرایت آن به کلیه‌ها و پیشگیری از مرگ احتمالی باید قطع شود.

به گزارش ایسنا، منطقه همدان، خبری به غایت هولناک و دهشتناک که پدیده کارتن‌خوابی و خیابان‌خوابی فردی بی‌سرپناه را روایت می‌کند که به علت عدم در اختیار داشتن مسکن و مکان مشخص و مناسب در این روزهای سرد پاییزی همدان آواره کوچه و خیابان شده و اکنون دیگر طاقت از کف داده است و شبانه به دل جاده و بیابان زده هر چه بادا باد!

فردی که نماد و نشانه‌ای از تیپ جمعیتی بوده که بنا بر هزار و یک دلیل جبری و اختیاری، آگاهانه و ناآگاهانه، خواسته و ناخواسته فاقد سر پناه است. در این روزهای سرد پاییزی که بادها و سرمای طاقت فرسایش درخت را از ریشه می‌کند و هر جنبده‌ای را از پای می‌اندازد، باید چنین افرادی در چهار سوی خیابان‌ها، پارک‌ها، بوستان‌ها، خانه‌های مخروبه‌ها و ... شب را تا صبح به صورت انفرادی و گروهی به جدال مرگ و زندگی بپردازند.

تا همین‌جا کفایت می‌کند چرا که مشت نمونه خروار است و این مورد شناسایی شده یکی از چند نفری است که این شب‌های شهر همدان را که هوا بس ناجوانمردانه سرد است، در کف خیابان و بی‌سرپناه به صبح برسانند و با از دست دادن تدریجی دمای هوا به سبب برودت بالای دما با سرمازدگی و مرگ دست و پنجه نرم کنند و بسان برگ‌های خزان می‌افتند و دیگر برنمی‌خیزند.

بی‌سرپناه یا بی‌خانمان‌هایی که پارامتر مشابه آن در زبان عامیانه کارتن‌خواب‌ها هستند. پدیده ناهنجار اسفناکی که براساس یکسری از کمبودها و کاستی معیشتی پدیدار می‌شود و متأثر از واقعیت‌های اجتماعی دیگری همچون تکثر فقر، کاهش و کمبود اشتغال و تضاد طبقاتی است که زمینه‌ساز رفتار غیراستاندارد و هنجارشکنانه در تیپ خاصی از اجتماع بوده و به سمت انحرافات اجتماعی نظیر اعتیاد، کج‌روی و بزه گرایش پیدا کرده‌اند.

در هر اجتماعی که طبقه متوسط یا همان سوپاپ اطمینان جامعه روزبه‌روز از تراکم نسبیش کاسته شود، افراد به علت کمی و کاستی‌های اقتصادی و اجتماعی سیر تنزلی را بیپمایند و از نقطه نظر درآمد و پس‌انداز با کاهش منابع مالی روبرو شوند، بالطبع قدرت خرید مردم کاهش پیدا می‌کند و به شمار افراد منحرفی که بنا بر جبر جغرافیایی و زمانه برای تأمین معیشت و گذران زندگی روی به ناهنجاری اجتماعی می‌آورند، روز به روز بر تعدادشان در محلاتی که در گذشته محل زندگی قشر آسیب‌پذیر و فرودست جامعه بوده، به پایگاه بزه و آسیب اجتماعی تغییر ماهوی می‌دهد و این محلات دیگر آسیب‌زا، پرخطر و کددار نامید می‌شوند.

به طوریکه حلبی‌آبادها و بیغوله‌های روزمینی و زیرزمینی را باعث می‌شود و زندگی در چنین محیط‌های جرم‌خیز و در آستانه جرمی روزبه‌روز به تعداد بزه و بزهکارانش افزوده می‌شود و تکدی‌گری، سرقت، دادوستد موادمخدر و فساد و معضل و آسیب را به بار می‌آورد که حاصل آن ناهنجاری‌های و کج‌روی‌های اجتماعی نظیر جرم و جنایت، قتل و غارت، اعتیاد و اپیدمی‌های مهلکی نظیر ایدز و هپاتیت است.

بگذریم درد زیاد است و درمان کم!

خالی از لطف نیست از مدیران و متعهد و مسئول در استانداری، شورای شهر، بهزیستی، کمیته امداد و سایر نهادها و ارگان‌های ذیربط در حوزه خدمات حمایت اجتماعی نسبت به قشر آسیب‌پذیر و در آستانه خطر شهر همدان تهمیدات بیشتری به خرج دهند چرا که در این واپسین روزهای پاییزی و در آستانه زمستان و کاهش دما و برودت هوا بی‌شک اگر فکری عاجل به حال افراد کارتن‌خواب و فاقد سرپناه اندیشیده نشود، بسان هر ساله امسال نیز شاهد مرگ فرد یا افرادی باشیم که به سبب برودت هوا و از دست دادن حرارت بدنشان به سبب قرار گرفتن در معرض سرمای طولانی هوا دچار سرمازدگی شده جان خود را از دست دهند.

به امید اینکه روزی پدیده اسفبار و مهلک کارتن‌خوابی و خیابان‌خوابی در هیچ کجای ایران نداشته باشیم چرا که به هیچ وجه ممکن زیبنده جامعه اسلامی و نظام مقدس نیستن که حتی یک نفر در شهر مسلمین بر اثر سرما و سرمازدگی ناشی از کارتن‌خوابی رهسپار دیار باقی شود.

در ذیل نقطه نظرات دو نفر از کارتن‌خواب‌هایی که پیدا کردنشان زیاد سخت نبود را با هم مرور می‌کنیم.

نیازی نیست زیاد برای جستجویشان وقت صرف کنی چرا که آنها همیشه و در همه فصول سال قابل رویت و نظاره هستند اما ما فقط هنگامی که عقربه‌های دماسنج عددی پایین‌تر از منفی 10 درجه سانتیگراد را نشان می‌دهد و قندیل‌ها یخ می‌زنند برای ثانیه‌ای گذرا برایشان در اعماق ذهن و بعضا نیز تأسفی زبانی حس نوع‌دوستی‌مان را خرج کرده و بی‌هوا و بی‌دردسر از ماجرا گذر‌ می‌کنیم.

اگر کمی حس ماجراجویی و حوصله داشته باشیم با کمی پرسه زدن شبانه در سطح شهر حول و حوش میدان امام(ره)، محوطه بیرونی مقبره بوعلی‌سینا، پارک مردم، خیابان‌های فرعی منتهی به امامزاده عبدالله(ع) و فراون نقطه دیگر در حاشیه شهر همدان می‌توان افراد بی‌بضاعت و آسیب‌پذیری را مشاهده کرد که تختخوابشان آسفالت زبر و خشن است و رواندازشان آسمان پرستاره.

با یکی از آنها شب‌هنگام که در کنار درب یکی از بانک‌های پیرامون میدان امام روی تکه کارتنی که با پلاستیکی نسبتا محکم بسته است و رویش کارتن دیگری پهن کرده و اورکت کهنه‌اش را روی شانه‌هایش انداخته و در گوشه‌ای دنج در عالم وهم و خیال غرق تفکر و اندیشه است، همصحبت می‌شوم.

پس از چند دقیقه خودش را وحید بچه سطح شهر همدان و از خانواده‌های نسبتا مرفه گذشته معرفی می‌کند و می‌گوید پدر و مادرش که رحمت خدا رفتند، وضع او هم به همریخت. هر کس سهمش را برداشت و او سهمش را که چند سال پیش مبلغ هنگفتی بود را ظرف دو سال تمام و کمال خرج اعتیاد و خوش‌گذرانی خود و دوستاش کرده و به خاک سیاه نشسته. اینک دو سالیست کارتن‌خواب شده، مدتی در تهران بوده سپس به همدان آمده است. از اون می‌پرسم از مسئولان چه خواسته‌ای داری که در پاسخ می‌گوید هیچ چیز فقط بگذارن شب‌ها اینجا بشینم و فکر کنم.

مصطفی، فرد بی‌سرپناه دیگریست که جوان 34-33 ساله قد بلند و نسبتا چست و چابکی به نظر می‌رسد. او به شدت با بیماری اعتیاد دست به گریبانست. محل اسکان شبانه‌اش گوشه‌ای خلوت از هیاهوی شهر است که شب‌های هجر پرشماری را در زیر یکی از وسایل شهربازی به صبح پیوند زده است. خودش می‌گوید زمانی‌که محصل بوده قهرمان دوی 100 متر آموزشگاه‌های ایران شده اما بعد از فوت پدرش و ازدواج مادرش با عمو مصطفی، کشمکش و درگیری‌هایش با عمویش شدت می‌گیرد و او به مصرف دائمی موادمخدر روی می‌آورد و درس و ورزش را کنار می‌گذارد و به نقطه‌ای می‌رسد که الان در آن قرار گرفته است یعنی بی‌سرپناه و آواره.

از او می‌پرسم چطور این موقع از سال در این مکان بدون هیچ وسیله گرمایشی شب را سپری می‌کنی، در جوابم نقطه‌ای از پارک را نشان می‌دهد، دقیقا پایین یکی از وسایل شهربازی زیر صفحه فلزی محل سوار شدن کودکان. چمن خشکیده‌ای را نشان می‌دهد و می‌گوید تخت خوشخوابم.

از او می‌پرسم خواسته‌ای از مسئولان دارد، ناخوداگاه آستین پیراهنش را بالا می‌زند. بی‌اختیار نگاهم به نوشته سبز رنگی که با خط نسخ نوشته «فریاد از بی‌کسی» می‌افتد. در خلسه عمیقی فرو می‌رود و ...

نوشتار از: میلاد زندی، خبرنگار ایسنا، منطقه همدان


محیط زیست بی پناه ایران

جنگل بلوط ،ایلام ،لرستان ویاسوج جزغاله می شود

هوای کلانشهرهایمان سر شار از انواع آلودگی ها وآلاینده هاست وزندگی رابرای مردم  با استنشاق گازهای سمی وسرطان زا پیوند زده است  اکثر شهرهای ایران با کمبود بی سابقه آب آشامیدنی دست ...

پایگاه خبری تحلیلی آبشار نیوز :

هوای کلانشهرهایمان سر شار از انواع آلودگی ها وآلاینده هاست وزندگی رابرای مردم  با استنشاق گازهای سمی وسرطان زا پیوند زده است  اکثر شهرهای ایران با کمبود بی سابقه آب آشامیدنی دست به گریبانند امواج وپارازیتهای مخابراتی ، رسانه ای مخرب ومضر دارند زیر پوستی بشمار مبتلایان به سرطان در کشور می افزایند و سرانه مصرف انرژی در کشورمان چند برابر شده است .

جنگل ها واراضی کشاورزی یک شبه توسط از ما بهتران به اماکن تفریحی،مسکونی،تجاری تبدیل می گردند ودر مصب رودخانه ها ودشت ها هتل و ویلاهای چند ستاره میسازند.سالیانه شمار زیادی از جنگل های کشور نابود میشود تا جاده سازی صورت گیرد وبسان کشتار جمعی تنه های قطور درختان را به گوشه ای می افکنند.

زاینده رود از تشنگی تلف شد وارومیه وهامون به افسانه ها پیوستند و دشت ارژن فارس حالش پریشان است وکارون مدتهاست که از تشنگی وسوء مدیریت  در حسرت جرعه ای آب له له میزند.

شدت ریز گردها افزایش پیداکرده و ریزگردها که ابتدا به ساکن  بلای جان مرزنشینان شرقی وغربی کشورمان بودند و امروز دیگر چند ماه از سال را در اکثر مناطق کشورمان سپری میکند وهموطنان بیشماری را را به امراض ومشکلات وبیماریهای قلبی تنفسی وریوی و….. دچار میکند وراه نفس کشیدن را هم از مردم عملا سلب کرده است.

جنگل بلوط ،یلام ،لرستان ویاسوج جزغاله می شود ،ببر مازندران یوز پلنگ و شیر ایرانی تعدادشان به وضعیت هشدار رسیده واز دو سه قلاده تعدادشان فراتر نمیرودجالب اینجاست که از این اندک بعضی هایشان هم قرضی ومعاوضه ای است.

گوزن ایرانی حالش ناخوش،ناخوش است وگونه های دریایی وآبزی ما نیز به درد مزمن وبی درمان بی تدبیری دچارند وفقط صید میشوند وبس.

سالیانه تعداد کثیری مجوز شکار از سوی جنگلبانی یرای به نخجیرگاه رفتن  وسیراب  نمودن ولع شکار آقازاده های وطنی و همچنین بییگانگان  واجانب صادر میگردد تا ،در فراق بال هر وقت دوست داشتند بروند در مناطق شکار ممنوع!گونه های نادر پستانداران ،گربه سانان ،پرندگان ،آبزیان و…..را از پای درآورند وعکس سلفی بیاندازند.

محیط بانان محیط زیست هم در نبرد با شکار و شکارچیان غیر مجاز!می کشند ویا  کشته می شوند!!

لیترلیتر بنزین ناسالم  با مقدار سرب فراوان را ،آهن پاره ها درباک هایشان می بلعند وبه جایش مونوکسید

فرد اعلا ، ،ازن ، دی اکسید کربن وسایر ذرات دست دوم ونیم سوز را  به خورد قلب و ریه  ما   میدهند  که حاصلی جز  انواع سرطان ،سکته قلبی و،مغزی، بیماریهای تنفسی،آسیب های جسمی ، روحی و روانی  را در پی ندارد.

از نظر منابع آبی  در بحران جدی به سر می بریم به گونه ای سرانه زیر ۹۰۰ لیتر در ماه برای استفاده هر ایرانی در نظر گرفته شده است .همینطور از نظر سرانه محیط زیست و فضای سبز نیز در مضیقه هستیم.

کشاورزی ما هم که سالهاست در حسرت مکانیزه شدن بسر می برد واز بهره وری پایین وعدم توسعه پایدار رنج می برد چراکه کشاورزی مان نیزمانند آتش جنگل خاموش کردن ما با بیل وشلنگ و… است وگونه های نادر وکمیاب گیاهی مان نیز در خطر اضممحال ونابودی جدی قرار گرفته است.

این موارد فوق الذکر تنی چنداز  نابسامانی ها ومعضلاتی است که امروزه محیط زیست ایران با آن دست به گریبان است وحتی مواردی از این معضلات وکاستی ها به شدت با زندگی عوام مردم گره خورده است البته  صد البته که محیط زیست بی شک یکی از بهترین نعمات خداوند به مخلوقات زمین است.

چنانچه صاحب نظران واندیشمندان بی شماری از جمله  جان لارک متفکر اجتماعی ,سیاسی انگلیسی محیط تهی از بشر را بی ارزش میدانند. نظریه پردازان، جغرافی دانان ،زمین شناسان وتمام  دوستداران محیط  زیست بر لزوم اهمیت، تداوم، استمرار محیط زیست ومخاطرات وچالش های پیش رو آن به مراتب راهکارهایی را ارائه نموده اند.

که سلامت آحاد جامعه را تحت الشعاع قرار داده است بیش از این که ناشی از موارد ومسایل زیست محیطی واقلیمی وطبیعی(اکولوژیستی) باشد، بیشتر متاثر بی تدبیری ،کارنابلدی ،اهمال وقصور متولیان سازمان محیط زیست  کشور می باشد.

سازمانی که در سال ۱۳۳۵ با کوشش ومدیریت مرحوم اسکندر فیروز  با نام کانون شکار ایران آغاز به کار کرد تا به امروز مدیران زیادی را ،از جمله پدر خانم ابتکار ریاست فعلی این سازمان را بر صندلی مدیریتی خود جای داده است وچندین مرتبه تغییر نام داد تا دست آخر در سال ۱۳۵۵ سازمانی به نام محیط زیست در ایران وجود خارجی پیداکرد.سازمانی که مهمترین وظایف واهدافش به طور خلاصه عبارتنداز:

۱-       تحقق اصل پنجاهم قانون اساسی به منظور حفظ محیط زیست وتوسعه پایدار

۲-پس گیری وحفاظت از عرصه محیط زیست کشور

۳-حفاظت از تنوع زیستی کشور وووسعت بخشیدن به منابع طبیعی!

۴-گسترش آگاهی زیست محیط وشناسایی زیستگاههای محیطی ومدیریت وبهره برداری از منابع آب وخاک و………….

در حال حاضر نیز خانم معصومه ابتکار فرزند اولین رییس سازمان محیط زیست پس از انقلاب نزدیک به سه دوره ریاست بر مسند این سازمان قرار گرفته است.وی که در زمره دانشجویانی بود که لانه جاسوسی امریکا را در سال ۱۳۵۸ در تهران به تصرف خود درآوردند .ایشان فعال سیاسی و روزنامه نگار اصلاح طلبی است که لیسانس شیمی وفوق لیسانس ایمنی شناسی را داراست.

وی که بعد از انقلاب اسلامی با روزنامه نگاری وسردبیری آغاز کرده بود وبه عنوان یکی از فعالین حقوق زنان از وی نام برده می شد یک دفعه سر از دنیای سیاست ومحیط زیست درآورد واز وی به عنوان اولین وتنها زن کابینه دولت در دوران پس از انقلاب  اسلامی نام برده میشود.

رییس سازمان محیط زیست که این روزها گناه هیچ معضل یاحادثه ای که در حوزه مدیریتش به وقوع میپیوندد را به هیچ وجه من الوجوه نمیپذیرد همان شخصی است که منتقد جدی دولت نهم ودهم بود واعتقاد داشت پارازیت ها وامواج الکترونیکی مخابراتی که از سوی دولت برای سانسوردر جمهوری اسلامی صورت میگیرد مضر وسرطان زاست ودولت وقت را یه بی تفاوتی نسبت به سلامتی شهروندان متهم می ساخت وانتقادات بعضا تندی را مطرح می کرد.

خانم  ابتکار که چاره آلودگی هوای تهران را در عزیمت پایتخت نشینان به نقاط دیگر کشورمنوط  می داند وچشم امیدش برای رفع آلودگی کلان شهرها به عبور توده های هوایی از آسمان و وزش باد وباران است.

مساله ریزگردهارا نیز منوط به همکاری ترکیه وسوریه وعراق وکشورهای همسایه میداند ومعتقد است مردم باید خودشان برای ریزگردها راه حلی را پیدا کنند

جنگل های کشور در آتش به خاکستر تبدیل می شود و رییس سازمان محیط زیست کشور می فرمایند وظیفه مردم ونیروهای نظامی ،انتظامی و سایر ارگان های بومی وهمجواراست که  باید حریق رامهارکنند بالگردوسایر امکانات اطفای حریق رانداریم چون بودجه کافی را در اختیار نداریم!!

گونه های  حیوانی نادرودر حال انقراض به راحتی شکار میشوند وخودشان یا گوشتشان قاچاق میشوند وبا قی حیوانات در حال انقراض نیزآواره وبی سرپناه اسیر جاده میشوند وطمعه آهن پاره ها میگردند  ودست آخر حیوان فاقدعقل و زبان بسته  به قصور وندانم کاری متهم میشود .

فراوان مواردی در پرونده کاری خانم ابتکاریافت میشود که حاکی از به اصطلاح جا خالی دادن مدیریتی وعدم پذیرش اشتباهات وکمبودها وکاستی های مدیریتی است.این در حایست که از محیط زیستی که امروزه به عرصه کارنابلدی واهمال مدیرانش مبدل گشته است در کشورهای پیشرفته وصنعتی وحتی در حال رشد نیز به عنوان شاه کلید توسعه پایدار نام برده میشود وتوسعه پایداری که رکن اصلیش محیط زیست است تا کشور را به شکوفایی در همه ابعاد سیاسی اقتصادی اجتماعی فرهنگی و…. برساند

می تواند کشور را بیش از پیش به سمت خود کفایی واشتغال زایی ورشد وبالندگی پیش ببرد. همه اینها در حالی است که رهبر فرزانه کشورمان نیز به شدت پیگیر مسایل محیط زیست کشور است  بطوریکه ایشان اهتمام  ویژه وخاصی را به محیط زیست ومسایل مربوط به آن دارند. ودر دیارهایی که مسولان منابع طبیعی

ومحیط زیست با ایان داشته اند بر حل مسائل ومشکلات زیست محیطی همچون آلودگی هوا،پدیده ریز گردها

ودست اندازی به چنگل ها ومراتع وفضای سب را  نیازمند برنامه ریزی ، پیگیری مستمر وقاطع دستگاههای مرتیط بر شمر ده اند. ایشان همچنین حفظ محیط زیست پاک را وظیفه حاکمیتی بر شمرد ه اند وبر لزوم جرم انگاری تخریب محیط زیست ، زمین خواری ، کوه خواری تاکید داشته اند.

امید است که مسولین امر نیز دغدغه های زیست محیطی حضرت آقا  را سر لوحه کار قرار دهند و حداقل بی توجه مشکلات زیست محیطی کشور نباشند وبه جای فرافکنی سعی در رفع مشکلات وآسیب هایی که زیست بوم ایران را تهدید می کند داشته باشندو وسلامت وایمنی  حیات وحش وگونه های جانوری برایشان به دغدغه تبدیل گردد ورسالتشان حفظ محیط زیست باشد.

 از مسولین سازمان محیط زیست انتظار میرود که نگاهی دوباره به زیر ساخت ها وچارتهای سازمانی متبوعشان داشته باشند تا خطرات ومعضلات وگرقتاری ها ودغدغه هایی که در حوزه محیط زیست مدتی است که زیست بوم کشورمان را درگیر نموده است شناسایی ونسبت به رفع آن اقدام جدی وفوری صورت گیرد واین امر میسر نمیشود مگر با بکارگیری نیروی کار بلد وباتجربه در کنار بکار گیری نیروی جوان زبده وتحصیلکرده وشرایطی برای استفاده از علم، متدو تفکر روز فراهم گردد.

شرایط به وضع مطلوب برسد وزیست بوم کشورمان بیش از این شاهد نابودی محیط زیست کشورمان نباشیم وجلوی سونامی تخریب حیات وحش-نابودی دریاها ودریاچه وتالابهای کشورمان را بگیریم وجلوی از بین رفتن هزاران گونه گیاهان دارویی وطبیعی نباشیم وفکری عاجل برای جنگلها واراضی کشاورزی ومراتع بکنیم وحداقل شدت ریز گردها را درورود با کشور با تدابیرشدنی مربوطه کاهش دهیم وسایر آلودگی ها وآلایندگی های زیست محیطی را به حداقل برسانیم

تدبیری نیز نسبت به  مخاطرات پارازیتهای مخرب وسرطان زا مخابراتی ورادیویی داشته باشیم  ونسبت به کاهش آبهای سطحی وزیر سطحی در کشور توجه خاصی صورت پذیرد چرا که کشورمان تقریبا در حال کویری واستوایی شدن است چراکه نرخ میانگین بارشها نسبت به سال قبلی آبی چیزی بالغ بر ۱۸ کمتر در کشور را شاهد هستیم ونسبت به سرانه مصرف انرزی در کشورنگاه دقیقی بیفکنیم

با توجه به نرخ بالای انرژی توسط هموطنان ،ایران در زمره هفت کشور آلوده کننده محیط زیست شناخته شده است واگر فکر عاجلی از همین حالا در این زمینه صورت نگیرد قطع به یقین مردم کشورمان باید در سالهای آتی علاوه بر تحریمهای سیاسی ،اجتماعی و امنیتی نوع جدید تحریم که مختص کشورهای آلوده کننده محیط زیست را نیز تجربه کنند و……….

خانم ابتکار!ابتکاری بفرمایید ومرحمت به خرج دهید  بعد از سفر اخیرتان  به مراکش که پیروز مندانه و با آوردن هوای پاک به خاک میهن  انجام پذیرفت. متن استعفا ی خود را نوشته وتحویل هیئت دولت بدهید زیرا نه تنهااز دیدگاه، صاحب نظران واندیشمندان حوزه محیط زیست بلکه عامه مردم نیز از زمامداری شما بر سازمان محیط زیست کشور ناخشنود وناراضی میباشند.

اگر صلاح دیدید که توانایی روبرویی با چالش ها ودست اندازهای حوزه محیط زیست را ندارید می توانید عطای کار را به لقایش ببخشید چرا که در کشورمان الحمدالله بسیارند افرادی که در عین شایستگی واهلیت دارای مدارک آکادمیک وتجارب گرانبهایی هم هستند واز اینگونه افراد در همه حوزه ها به وفور در میهن عزیزمان یافت میشوند.چرا که اگر انسان در پستی نمیتواند خدمت کند ومنشا خیر باشد بهتر است برود تا حداقل با ماندنش بر آن منصب خیانت نیزنکند.

زیرا در این چند سال اخیر گرد وغبار وهوای آلوده راه تنفس را نیز بر آنان بسته است.خشکسالی و کم آبی روز به روز سفره های مردم را کوچک  وکوچکتر کرده است،آمار بیماری های تنفسی ،قلبی وعروقی در سطح کشورچند ده برابر شده است. سکته قلبی ،مغزی وانواع واقسام سرطان وفراوان بی نهایت بیماری وامراض دیگر که نهایتا منجر به کوتاه شدن عمر افراد و رشد نرخ مرگ ومیر سالیانه که  ناشی از آلودگی محیط زیست و عدم درایت،تدبیر متولیان ومسولان این سازمان می باشد .

زیرا اگر قرار بود گام مهم واصولی وارائه برنامه ای مدون وجامع بر کاهش و از بین بردن مخاطرات زیست محیطی صورت پذیرد تا به امروز این امر رقم خورده بود .سرکار خانم در طول سالیان درازی که بر مسند قدرت سازمان محیط زیست کشور بودید روزانه فاجعه های زیست محیطی بیشماری در سراسر کشور به وقوع پیوسته است.

تدبیر ومدیریت جنابعالی  و زیر مجموعه متبوع شما در مقابلشان بی تدبیری بود وسوء مدیریت.

اظهارات وعکس العمل های شما وسازمان محیط زیست همگی حاکی از جا خالی دادن مدیریتی،بازی با

الفاظ ومعانی ،تجزیه وتحلیل های بی سرو ته واظهازات ضد ونقیض وخلاف واقع وبعضا گاه حتی مضحک.

همه اینها در حالیست که روزانه بر شمار قربانیان که به سبب استنشاق هوای ناسالم بیماریهای  جسمی روحی، روانی  ،را دامن میزند وآمار افرادی که دچار آنفاکتوس مغزی وقلبی ، انواع سرطان، نارسایی ها

-ی قلبی،ریوی ،تنفسی ، اختلالات خلقی ورفتاری ،سقط جنین ،  پیری زودرس ونهایتا مرگ را در پی دارد.

مضاف برآن هوای آلوده برای گروههای پر خطر اجتماع امثال اشخاصی که  درسیستم ایمنی بدنشان ضعف  دارندبه مراتب خطرناک ترومهلک تراست. ماننند : مبتلایان به بیماریهای قلبی ، عروقی، تنفسی و ریوی

همچنین افراد در معرض خطر بسان سالخورد گان ، کودکان ، زنان باردار وسایر افرادی که نوع شغل وفعالیتشان به گونه ای است که مجبورند نسبت به سایرین بیشتر در فضای باز ودر معرض آلودگی هوا استنشاق هوای ناسالم قرار بگیرند بیشتر سلامتشان به مخاطره خواهد افتاد.

جالب ترین  بخش ماجرا اینجاست که خانم ابتکار بعد از بازگشت از مراکش در مصاحبه با خبر گزاری مهر در سخنان خویش مواردی را پر اهمیت را خاطر نشان ساخته از جمله که ایشان آلودگی هوای تهران را به گردن دولت قبل انداخت. در ادامه عنوان نموده که دولت دقیقا می داند برای آلودگی کلانشهر ها چه کار باید بکند اما رفع آلودگی هوا زمان بر خواهد بود.

ایشان در ادامه بیان نمود ند که در سال ۱۳۷۹ اعلام کردیم این برنامه کوتاه مدت نیست و ۱۵ سال زمان خواهد برد ود پایان اشاره ذکر نموده که در حوزه کاهش آلودگی هو ا گام های بسیاری مهم و تاثیر گز اری  را بر داشته ایم   وگفته است که اقدامات ما در اراک قابل مشاهده است. ودست آخر نیز به همکاری با آموزش  وپرورش وگنجانده شدن ۳۲ عنوان از مباحث زیست محیطی در کتابهای درسی وعده میدهد.

این سخنان خانم ابتکار در روزی بیان میشد که  به گفته رییس محیط زیست استان مرکزی، همزمان  مردم همراه با مسوولین هشتاد وششمین روز هوای آلوده را در شهرشان پشت سر می گذاشتند.

خانم ابتکار در حقیقت ما بیم آن داریم که با ادامه مدیریت شما بر مسند عرصه محیط زیست وحفاظت ونگهداری از آن اصلا وابدا کار به آموزش و پرورش وسی مقوله درس محیط زیستی تدوین شده نرسد چرا که با نوع مدیریت و ادامه مخاطرات فوق الذکر وآسیب ها وپیامدهای آن  نسلی از ما باقی نماند.

آلودگی هوا که صدای اعتراض  مردم ،نهادهای مدنی ،تشکلها واتحادیه های صنفی ،هنرمندان، مسولین،

ورزشکاران، رسانه های سمعی ،بصری،نوشتاری را دراورده بطوریکه آمار قربانیان هوای

آلوده در کشور به گفته حبیب کاشانی    عضو شورای شهر تهران ، ۴۱۲ نفر به سبب آلودگی های چند روز اخیر روانه گورستان های سراسر کشور شده اند و  سلامت آحاد وافشار جامعه را تحت الشاع قرار داده است.

به نحوی که طبق گفته های مرکز تحقیقات علوم پزشکی ایران ۷۰ درصد مرگ ومیر ها در تهران بر اثر مشکلات قلبی ،تنفسی  است . فقط   آمار فوتی های ۸ سال اخیر  شهر تهران به سبب تنفس هوای آلوده با آمار شهیدان دوران دفاع مقدس برابری می کند.

انتظار میرود بر حوزه محیط زیست ومدیریت و ساماندهی و حفاظت آن ولزوم پر اهمیت شمردن معضلات ومخاطرات زیست محیطی  کشور نگرشی  متفاوت  را شاهد باشیم چرا که حفظ وحراست  وسالم نگاه داشتن آن از سوی کشورهای توسعه یافته به عنوان رکن اصلی توسعه پایدار دارای اهمیت واحترام خاصی است.

از سویی دیگر با عدم تخصیص بودجه کافی برای سازمان چون محیط زیست با شعاع کار گسترده عملا به  افق رشد وتوسعه کشور ضربه های جبران نا پذیری  در همه ابعاد اقتصادی ،  اجتماعی ،سیاسی ،بهداشت ودرمان وارد ساخته ایم.

آری سونامی تخریب محیط زیست به شکل جهشی در حال رشد وتکثر است اگر فکری جدی برای آن اندیشیده نشود  در آینده نه چندان دور وشاید نزدیک لطمات وبحرانهای بی شمار آن را در تمامی مقوله های تاثیر از محیط زیست را شاهد خواهیم بود وباید اضممحال ونابودی آن را نشست ونظاره کرد.

سوگند به خورشید وماه ،چون از پی آن در آید و به  روز چون زمین  را روش گرداند و به آدمی وآنکه آن را بهنجار داشت.(سوره شمس)

میلاد زندی جامعه شناس