جامعه شناسی- میلاد زندی

جامعه شناسی- میلاد زندی

جامعه شناس و تحلیلگر مسائل اجتماعی
جامعه شناسی- میلاد زندی

جامعه شناسی- میلاد زندی

جامعه شناس و تحلیلگر مسائل اجتماعی

هویت نوجوان ایرانی قربانی حمله نژاد پرستانه در لندن اعلام شد

همزمان با برگزاری دادگاه بدوی برای عاملان این حمله،

هویت نوجوان ایرانی قربانی حمله نژاد پرستانه در لندن اعلام شد

لندن - ایرنا - پلیس متروپلیتن لندن بعد از ظهر روز دوشنبه اعلام کرد 'رکر احمد' نام نوجوان ایرانی است که قربانی حمله نژادپرستانه در منطقه کرویدن در جنوب لندن شده است.

به گزارش ایرنا، پلیس لندن همچنین اعلام کرد که پنج نفر امروز ( دوشنبه ) در ارتباط با این حمله رسما در دادگاه بدوی تفهیم اتهام شدند.
این افراد به رفتار خشونت آمیز متهم شده اند. یکی از دستگیر شدگان به 'وارد کردن صدمات جسمی شدید' هم متهم شده است.
سه نفر دیگر هنوز در رابطه با این حمله در بازداشت هستند و پلیس عکس چند نفر دیگر را منتشر کرده و به دنبال دستگیری و بازجویی از آنها است.
'بری پات' 20 ساله، 'دریل' و 'دانیل دیویس' برادر و خواهر 20 و 24 ساله پس از حضور در دادگاه کریدون به قید ضمانت آزاد شدند.
'جورج واردل' به دلیل وارد کردن صدمات جسمی شدید در بازداشت ماند و 'جک واردل' برادر این متهم نیز به قید ضمانت آزاد شد.
تمامی متهمان باید اول ماه 'می' بار دیگر در دادگاه حاضر شوند.
در همین حال به گزارش منابع انگلیسی، در جریان دادگاه بدوی که امروز (دوشنبه) در رابطه با رسیدگی به پرونده یاد شده برگزار گردید، مشخص شد که افراد مهاجم ساعت و زنجیر طلای 'رکر احمد' را نیز ربوده اند.
به گفته منابع انگلیسی «دلاهد محمد» تبعه کرد عراق و «هامو احمد مصطفی»، دو دوست دیگر 'رکر احمد' بودند که در جریان حادثه آن شب توانستند از دست مهاجمان فرار کنند.
بر اساس آخرین گزارش پلیس، در رابطه با این حمله تاکنون 16 نفر دستگیر و هفت نفر بین سنین 20 تا 24 سال متهم شناخته شده اند.
پلیس لندن پیشتر اعلام کرده بود که جمعه شب گذشته یک نوجوان ایرانی 17 ساله از سوی چندین نفر مورد حمله قرار گرفت.
به گفته پلیس لندن، این نوجوان ایرانی به یک بیمارستان در جنوب لندن منتقل شده و شرایط جسمی وی به دلیل ضربات وارد شده به سرش وخیم اعلام شده است.
براساس گزارش پلیس، جمجمه این نوجوان ایرانی شکسته و خون در مغزش لخته شده است .
به گفته پلیس، رکر احمد در شرایط بحرانی، اما با ثبات قرار دارد.
براساس اعلام پلیس، دوستان این جوان ایرانی، نیز دچار جراحات جزیی شده اند.
پلیس لندن می گوید که تحقیقات در رابطه با حادثه نژادپرستانه جمعه شب گذشته در منطقه کرویدن ادامه دارد و از شاهدان می خواهد تا اطلاعاتشان را در اختیار پلیس قرار دهند.
به گفته شاهدان عینی افراد مهاجم از جمله 20 تا 30 نفره بوده اند که از یک کلوپ شبانه در آن نزدیکی بیرون آمده بودند.
آنها عنوان می کردند برخی از این افراد شاهد این حمله بوده اند بدون اینکه عکس العملی از خودشان نشان دهند.
یک شاهد عینی در این خصوص گفته است: 'در حدود 10 نفر این نوجوان ایرانی را با مشت و لگد می زده اند و بقیه که حدود 10 الی 20 نفر بودند، شاهد این حمله وحشیانه بوده اند. '
'گری کسل'، یکی از کارآگاهان پلیس در این رابطه گفته است: 'مطلع شده ایم که مهاجمان از قربانی پرسیده اند که اهل کجاست و زمانی که برایشان مشخص شده که او پناهجو است، دنبالش کرده اند و او را هدف حمله ای بی رحمانه قرار داده اند. او دچار آسیب دیدگی شدید سر و صورت شده است.'
وی گفت: 'همه گروه های جامعه، مخالف نفرت های نژادی هستند. هیچ کس نباید هدف رفتارهای خشونت آمیز قرار بگیرد، مخصوصا کسانی که برای پناه گرفتن به لندن آمده اند.'
در همین حال به گزارش تارنمای روزنامه گاردین، این نوجوان ایرانی در ماههای اخیر وارد انگلیس شده و دارای سرپرست قانونی بوده و به یک دبیرستان در منطقه کرویدن می رفته است.
براساس گزارش گاردین، پلیس در حال حاضر به دنبال تماس با خانواده این نوجوان ایرانی است.
این حمله نژادپرستانه علاوه بر بازتاب گسترده در رسانه های گروهی انگلیس با محکومیت شخصیت های سیاسی مواجه شده است

سیروس مقدم: سریال علی البدل را با پذیرش ریسک ساختیم

سیروس مقدم: سریال علی البدل را با پذیرش ریسک ساختیم

تهران- ایرنا- کارگردان سریال نوروزی علی البدل گفت: این سریال را با پذیرش دو ریسک؛ سابقه سریال های پایتخت و ورود به فضایی جدید ساختیم.

به گزارش ایرنا، سیروس مقدم در نشست پرسش و‌پاسخ عوامل این سریال با خبرنگاران شامگاه دوشنبه اظهارکرد: سریال های سال های اخیر من در موقعیت های واحد و ژانر بخصوصی نبوده است و هر بار سعی کردیم موقعیت های جدیدی را کشف کنیم.
وی در این نشست که مهدی فخیم‌زاده، محسن تنابنده، هادی کاظمی، بهرام افشاری، هومن حاجی عبداللهی حضور داشتند ادامه داد: حتی سریال پایتخت هم که 4 فصل از آن ساخته شد در ابتدا از جهت داستان و موقعیت کمدی تازگی داشت اما وقتی پخش شد بعد از مدتی به عادت تبدیل شد؛ بنابراین خود هنرمندان عادت ها را به وجود می آورند و خود آنها هم باید آن را تغییر دهیم.
سیروس مقدم تاکیدکرد: هنرمندان از رفتن به دنبال موضوع جدید هراس دارند و علی البدل را با دو ریسک ساختیم؛ اول اینکه سبقه سریال پایتخت وجود داشت و علی البدل با آنها مقایسه می شد و وارد فضای جدیدی شدیم که همه چیز را از لباس، دکور، پوشش و .... در آن از صفر ساختیم.
وی درمورد طرح اولیه سریال علی البدل گفت: طرح اولیه را دو سال قبل به تلویزیون ارائه دادیم اما به دلیل سختی کار و اینکه باید در یک فصل مشخص ساخته می شد، بارها به عقب افتاد.


* هرگز با فیلمنامه کامل سر صحنه نمی رویم
مقدم در مورد روند نوشتن سریال علی البدل پاسخ داد: این گروه 10 سال سابقه همکاری دارد و ما هرگز با فیلمنامه کامل سر صحنه نرفته ایم؛ دلیل آن‌ هم تنبلی، ندانستن داستان و خط اصلی قصه نیست و در علی البدل حتی قسمت آخر را می دانستیم.
کارگردان‌ سریال زیرهشت ادامه داد: اگر کلی تر به داستان علی البدل نگاه کنیم موضوع آن‌ در مورد همه جوامع بشری است.
وی افزود: داشتن یک‌ثروت ارزشمند خدادادی و مدیریت غلط آن که باعث می شود روز به روز کمتر شود و فکری برای آیندگان نداریم و دچار لجبازی های کودکانه می شویم.
مقدم گفت: اصل موضوع تزریق درست ثروت در جامعه است و در این مسیر روابط غلط خانوادگی، اجتماعی و اخلاق نادرست را طرح و نقد کرده ایم.

* همه داستان ها گفته شده اند
محسن‌ تنابنده، بازیگر و طراح داستان علی البدل نیز در این نشست درپاسخ به این سوال که داستان سریال تکراری است گفت: اگر منظور فیلم ایران برگر است که من هم در آن بازی کرده ایم، طرح سریال علی البدل را پیش ازآن به تلویزیون ارائه داده بودیم.
وی ادامه داد: طرح این داستان در یک سفر من به روستای لالیجان همدان به ذهنم رسید و بعد روی آن کار کردم.
بازیگرنقش آغاسی درسریال علی البدل گفت: از نظر من همه داستان ها گفته شده و هیچ نکته ای تازه ای وجود ندارد؛ تنها شکل بیان هر داستانی آن را متفاوت می کند.
وی درپاسخ به سوال خبرنگارایرنا مبنی بر اینکه همه شخصیت ها یکسان پرداخته نشده اند نیزاظهارکرد: قصه همانقدر که لازم است باید حرف بزند.
بازیگر نقش نقی در سریال های پایتخت ادامه داد: هیچ فیلمنامه ای به همه شخصیت ها یکسان نمی پردازد؛ داستان علی البدل در مورد دو خان است که آن را جلو می برند و بقیه شخصیت ها فرمانبردار هستند.
وی تاکیدکرد: آغاسی در این سریال با خبری وارد روستا می شود و فضا را دراماتیک می کند و به مرور بیشتر از پیشینه او خبردار می شویم. ضمن اینکه شخصیت های دو عضو دیگر شورا نیز مطرح و پرداخته می شود.

* کار کردن با مقدم برای من جذاب بود
مهدی فخیم زاده بازیگرنقش نریمان خان درسریال علی البدل نیز در پاسخ به سوالی در مورد بازی در این سریال گفت: اول اینکه این ژانر را پیش از این تجربه نکرده بودم، همچنین دوست داشتم با سیروس مقدم کار‌ کنم.
وی افزود: طرح‌ این داستان هم چندخطی و ساده بود؛ یعنی خبر حضور رییس جمهوری در یک روستا زندگی اهالی را تغییر می دهد و موقعیت طنزی را پدید می آورد.
کارگردان سریال خواب و بیدار ادامه داد: تقابل دو خان آبیار و آبنار که دو مرد پابه سن گذاشته هستند داستان را جلو می برد، افرادی که با وجود سن و سال و موقعیت اجتماعی شیطنت های کودکانه دارند.
وی اظهارکرد: برای یک نقش کمدی ساده ترین کاراین است که کارگردان به یک کمدین فکرکند چون از قبل نتیجه معلوم است اما دعوت از بازیگرانی که سابقه کار کمدی ندارند چالش بیشتری ایجاد می کند.
سریال علی البدل به کارگردانی سیروس مقدم و تهیه کنندگی الهام غفوری و محصول شبکه یک سیما از اول فروردین از این شبکه پخش شد و امشب (دوشنبه) آخرین قسمت آن روی آنتن می‌رود.
مهدی هاشمی، مهدی فخیم‌زاده، هومن حاجی عبداللهی، بهرام‌ افشاری، محسن‌ تنابنده، آرزو نبوت، فروغ قجابگلی، احمد مهران فر، در این سریال ایفای نقش کردند.
علی البدل در روستاهای ورکاونه، اشتران، سیمین و شورین حوالی همدان تصویربرداری شده؛ اما ناکجاآبادی را ترسیم می‌کند که دو خان در آن بی توجه به موقعیت روستا و اهالی با هم تقابل دارند.

تنبیه کلامی، سم تربیت است

یک روانشناس کودک:

تنبیه کلامی، سم تربیت است

کودک خجالتی فارن

یک روان‌شناس کودک گفت: بهترین تنبیه، در قبال خطاهای عمدی کودک، تنبیه رفتاری است که از طریق محرومیت به وجود می‌آید، اما معمولا والدین چندان تمایلی ندارند که تنبیه رفتاری داشته باشند کلام که ساده‌ترین و اشتباه ترین راه است را انتخاب می‌کنند.

علی راکی در گفت‌وگو با خبرنگار ایسنا، با اشاره به اینکه والدین نسبت به هرگونه اقدام نادرستی که کودک انجام می‌دهد باید یک تنبیه متناسب در نظر گیرند، اظهار کرد: متاسفانه تنبیهی که برخی از والدین برای کودکشان در نظر می‌گیرند متناسب با خطای کودک نیست.

وی افزود ممکن است یک کودک کاری را از روی سهل انگاری انجام دهد اما عکس‌العمل والدین به گونه‌ای باشد که کودک به عمد اقدام نادرستی را انجام داده است؛ بنابراین والدین باید نسبت به رفتارهای غلط کودکان یک تقسیم‌بندی داشته باشند. گاهی ممکن است کودک برخی کارها را سهوا انجام دهد مانند ریختن غذا بر روی لباس و... اما برخی رفتارها را از روی عمد انجام می‌دهد.

این روان‌شناس کودک با اشاره به اینکه برخی مواقع‌ کودک رفتاری عمدی انجام می‌دهد یا دروغ می‌گوید تا به هدف خود برسد، تصریح کرد: هدف کودک از انجام برخی اقدامات عمدی جلب توجه است؛ البته ممکن است که تمایلی به انجام آن کار غلط نداشته باشد مانند زود ادراری کودکانی که به دنبال جلب توجه هستند در حالی که این کار چندان برایشان رضایت‌بخش نیست.

راکی با اشاره به اینکه در هرکدام از این رفتارهای کودک، والدین باید عکس‌العمل‌های متفاوتی داشته باشند، اضافه کرد: توصیه می‌شود والدین در خصوص رفتارهای سهوی کودک چشم‌پوشی کنند و در واقع نادیده گرفتن بهتر است و تلاش کنند که طرز صحیح رفتار را به کودک یاد دهند.

وی گفت: علاوه بر این والدین در خصوص کارهایی که کودک به عمد انجام می‌دهد و به دنبال رسیدن به یک سود است باید عواقب مناسبی برای آن در نظر گیرند. مانند محروم کردن که کودک متوجه شود نمی‌تواند از این طریق به هدف خود برسد.

این روان‌شناس کودک افزود: والدین باید آگاه باشند که کودک به دو روش انجام رفتار غلط عمدی و ایجاد جلب توجه می‌خواهد به اهداف خود برسد، این امر باید زنگ خطری برای آن‌ها باشد که در کدام رفتار خود کوتاهی و کم‌کاری کرده‌اند و آن را جبران کنند.

راکی ادامه داد: اگر والدین از طریق رفتارهایی مانند سرزنش و تحقیر به ویژه در مواردی که کودکان اقداماتی را سهوا انجام داده بخواهند کودک را تربیت و در او احساس شرم ایجاد کنند در بزرگ‌سالی عواقب بدی خواهد داشت.

وی تصریح کرد: بزرگ‌ترین نتیجه تحقیر و سرزنش کودک احساس اعتماد به نفس ضعیف و عزت‌نفس ضعیف است، علاوه بر این کودک در انجام کارهای خود و یا انجام کارهای جدید با مشکل مواجه می‌شود. این دسته افراد در ارتباطات بیش از حد تلاش می‌کنند تا تائید دیگران را کسب کنند؛ گاهی اوقات این امر می‌تواند به سوءاستفاده از آن‌ها در بزرگ‌سالی منجر شود.

این روان‌شناس کودک خاطرنشان کرد: معمولا بهترین تنبیه‌ها، تنبیه‌های کلامی و ایجاد احساس گناه و ترس در کودکان نیست بلکه بهترین آن‌ها تنبیه رفتاری است که از طریق محرومیت به وجود می‌آید، اما معمولا والدین چندان تمایلی ندارند که تنبیه رفتاری داشته باشند و از طریق کلام که ساده‌ترین راه و البته غلط‌ترین راه است به تربیت می‌پردازند.

راکی افزود: برخی والدین‌ها ازنصیحت کردن استفاده می‌کنند که یک سم در تربیت است و شماری دیگر از طریق صحبت‌های منفی، سرزنش، مقایسه و متلک انداختن تلاش می‌کنند فرزند خود را تنبیه کنند که در هر دو صورت عواقب بسیاری بدی در بزرگ‌سالی برای فرد به دنبال خواهد داشت.

وی ادامه داد: والدین باید قبل از انتظار از فرزند خود به وظایفشان در قبال کودک عمل کنند. متاسفانه امروز والدین فکر می‌کنند وظایف مادی مانند فراهم کردن شرایط بازی و تفریح برای کودکان کافی است در صورتی که این امر کافی نیست و مشارکت و ارتباط با کودک در اولویت قرار دارد. اگر قرار است نیازهای کودکان برآورده نشود انتظار داشتن از آن‌ها خطاست.

بیضایی: نه پندگوی خوبی هستم، نه شما پند بشنوید

بیضایی: نه پندگوی خوبی هستم، نه شما پند بشنوید

بهرام بیضایی

بهرام بیضایی می‌گوید از آنان که در برابر بدگویانِ خردستیز خاموش نماندند، سپاسگزار است.

به گزارش ایسنا، روزنامه «شرق» از فرهاد مهندس‌پور خواسته است تا از راه دور با بهرام بیضایی که شش است در مرکز ایرانشناسی دانشگاه استنفورد آمریکا مشغول به کار است، به گفت‌وگو بنشیند. مهندس‌پور در ابتدای این گفت‌وگو آورده است: «برای کسانی که پیگیر کارها و نگرش‌های بهرام بیضایی هستند، این گفت‌وگو می‌توانست پُربارتر از این باشد. شاید برای این که این گفت‌وگو در هنگامی درست و سنجیده به انجام نرسیده است یا پرسش‌ها درست و سنجیده نبوده‌اند. به هر روی اگر بخواهم برهانی بر کوتاهی پاسخ‌ها بیاورم، به رای من بیشتر از این روست که گفت‌وگو رودررو نبوده و زنده روی نداده است. با این همه غنیمت است. با گرم‌ترین درودها و بهترین آرزوها برای بهرام بیضایی و همه هنرمندان و تولیدگران هنر و اندیشه.»

برای شما که دلبسته و بالنده ایران و زبان فارسی هستید، پیوندهای اجتماعی در جغرافیای جدید چگونه شکل گرفت؟ شعر نمایشی که می‌سرایید چگونه جای خود را پیدا می‌کند؟

همان جور که در ایران و نه مشکل‌تر. ایرانیانِ این جا مردم دیگری نیستند و به اندازه ساکنان ایران، فرهنگ و سرزمینشان را دوست دارند و من تصادفا در جای درستی افتاده‌ام؛ در فضای دانشگاهی و ایران‌شناسی. نه آرزو و نه هرگز خیال بیرون از ایران زیستن داشتم. زندگی مرا با خود برد تا نشانم دهد که ناچار نیستم همه عمرم را چون محکوم مادرزاد سر کنم!

برای ما که می‌دانیم شما در تهران، کتابخانه‌ای بزرگ و غنی داشتید، جالب است بدانیم چه کتاب‌هایی را با خود برده‌اید و دسترسی‌تان به کتاب‌هایی که می‌خواهید چگونه است؟

راستش کتابخانه‌ام دنبال من آمد! ضمنا دسترسی به کتاب در این جا آبِ خوردن است.

تجربه اجرا برای تماشاگران بیرون از ایران، برای نمونه اجرایی که از «طربنامه» و «ارداویراف‌نامه» داشتید، چگونه بود و در شرایط اجتماعی و اجرایی آن جا، چه ویژگی‌هایی وجود داشته یا نداشته که برای شما اهمیت داشته‌اند؟

ایرانیانِ جایی که من هستم مهر و پذیرش و گنجایش فرهنگی ایران‌دوستانِ ایران را دارند ولی تنش‌سازی و مانع‌افکنیِ ایران‌ستیزانِ ایران را ندارند!

در کار با بازیگران با چه کمبودها یا توانایی‌هایی رو در رو شده‌اید؟

فقط تفاوت شرایط. بازیگران این جا حرفه‌ای و حقوق‌بگیر هیچ مرکز تئاتری نیستند. علاقه‌مندانِ این کارند. هفته‌ای پنج روز کار می‌کنند و آن هم سخت و در رشته‌های دیگر و تنها دو روز آخر هفته را فرصت تمرین دارند که در واقع وقت استراحت و سرگرمی هفتگی‌شان است. پس مثلا تمرین «طربنامه» عملا بوده چهار بار، دو روزِ بُریده‌بُریده در هر ماه که می‌شود ماهی هشت جلسه و جمعا شصت و چهار روز طی هشت ماه. بریدگی‌ها دشمنِ بالندگیِ پیگیر است و فقط شورِ خودآزماییِ بازیگران و پیوند دوباره با فرهنگ مادری و لطف به من بود که نمایش را سامان داد.

زندگی در جایی دیگر و هوایی دیگر، آیا توانسته تاثیرهای ذهنی یا تصورات و تصویرهایی تازه از زندگی و زیست بشری برای شما به همراه داشته باشد؟ چیزی که در داستانی برای فیلم یا نمایش بخواهید نشانش بدهید یا احساسی از زندگی؟

اول این که می‌شده این نمایش‌ها به آزمایش و اجرا درآیند و جهان اصلا به هم نریزد. دوم تلخی و تاسف این که چرا نباید در ایران این نمایش‌ها دیده می‌شدند که زادگاه این نمایش‌هاست؟ و چه بسیار اندیشه‌هاست که در نمایش ایران جان نیافته مُرده است! من این متن‌ها را نومیدانه دور ریخته بودم که سختگیران وطن تاب آن ندارند. این متن‌ها که سال‌ها چون اوراق باطله‌ای در اسباب‌کشی‌ها برگ‌هایی از آنها گم می‌شد، این جا و با گرد آمدن این همه استعداد و اشتیاق پراکنده از نو زنده شدند و من ناباورانه شاهد جان گرفتن دوباره و سرزندگی آنها بودم. گر چه جواب این آزمون‌های صحنه خیلی خیلی دیر به من می‌رسید ولی می‌توانست در شرایط دیگر به کلی ناشناس و نادیده نابود شده باشد.

در آن جا احساس امنیت یا تنهایی یا دلتنگی یا هر حس دیگری که بیشتر با شماست چیست؟

احساس می‌کنم که در ایرانم - ایران آرمانی‌ام؛ سرزمینی به بزرگی آرزوهایی که برایش در اتاق کار کوچکی در ایران داشتم و از آن پُرم!

اگر دوست دارید از برنامه روزانه‌تان بگویید و از کارهای آینده.

صبح بیدار می‌شوم به امید کارهای آینده؛ بر کاغذ، بر صحنه، بر نوار و به امید گریز از کابوس‌هایی که پی‌ام می‌آیند؛ کابوس‌هایی که آرزو دارم دیر یا زود به تصویر درآورم و از هر حقیقتی واقعی‌ترند!

هر از چند گاهی به یاد کتابخانه و دفتر کارتان در تهران می‌افتید؟

هر روز و هر ساعت.

نسخه چاپ نشده «ارداویراف‌نامه» را کم کسانی خوانده‌اند. آیا برای چاپ آن کاری انجام شده است؟

نه تنها «گزارش ارداویراف» که «جانا و بلا دور» و «طربنامه» هم قرار است چاپ و منتشر بشود و همچنین ضبط تصویری اجرای آنها هم دربیاید - و نیز ضبط تصویری اجرای دو نفره «آرش» و اجرای یک نفره «شب هزار و یکم» (داستان یکم) - و نیز متن داستان‌های دوزخی که برگ‌های ناخوانده «گزارش ارداویراف» است و هنوز اجرا نشده. این روزها به خودم فرصتی داده‌ام تا به این کارها برسم!

پژوهش یا ایده‌های نوشتاری در آن جا برای شما با چه سختی یا گشایش‌هایی رو به روست؟

سختی کار نوشتن این است که نمی‌توانم جلوی آن را بگیرم اما سختی کار پژوهش این است که بیشتر عمر صرف کشفِ نادرستی‌های برخی پژوهش‌های ایرانی و فرنگی پیشین می‌شود که نمی‌دانی از غفلت است یا عمدی و از سر تعصب. راستی که هر فاجعه‌ای از دانشِ ناقص است!

احساسی که نسبت به گذران زمان در این دوره دارید با همین احساس در تهران چه همانندی یا ناهمانندی برای شما داشته است؟

احساس گذر تُندِ زمان همواره با من است؛ هر جا که باشم!

می‌دانید که بسیاری از جوانان و دانشجویان و کسانی از چند نسل ایرانی، پیگیر پیشنهادهای شما و کارهایتان هستند، پس از نیم سده کوشش فرهنگی و هنری و این همه تجربه و فراز و نشیب در تولید اندیشه و تامل و احساس در فیلم و تئاتر و نمایشنامه، چه دوست دارید به آنها بگویید؟

نه پندگوی خوبی هستم و نه شما پند بشنوید. به جای هر پندی دست کم آرزو دارم سینما و نمایش و خبررسانی‌ها پاک شوند هر چند اگر بُرد در غیر آن باشد.

در پایان اگر دوست دارید برای ما بگویید، بهرام بیضایی چگونه بهرام بیضایی شد؟

اتفاق خودش نمی‌افتد!

و اگر حرفی باقی مانده که مایلید در پایان بزنید...

به خیلی‌ها سپاسگزاری بدهکارم. هر کس در این مدت از راه دور لطفی به من داشته. سپاسگزارم از تک تک اهل نمایش و صحنه، از دانشگاهیان و ناشران و اهل قلم،‌ از سینماگران، منتقدان و سینمادوستان و سازمان‌های فرهنگی و سینمایی و نمایشی که با یادآوری‌ام مرا شرمنده خود کرده‌اند و آنان که در برابر بدگویانِ خردستیزم خاموش نماندند و باید ببخشند که وقت کم می‌آورم اگر گاهی پاسخ لطف خود را به موقع از من نمی‌گیرند. نوروز همه شاد و به امید بهاری دیگر.»

٦ توصیه پسانوروزی به مدیران

٦ توصیه پسانوروزی به مدیران

آسان‌ گرفتن بعضی از قوانین در این وقت از سال به‌ جای سخت‌گیری نتایج بهتری به بار می‌آورد.

به گزارش ایسنا، ماهنامه «مسئله مدیریت» نوشت: «مدیران زیادی از نزدیک‌ شدن فصل تعطیلات وحشت دارند. از تعطیلات عید نوروز به بعد، موجی از هیجان و حواس‌پرتی آغاز می‌شود و تمرکز خیلی‌ها را مختل می‌کند اما هوشمندانه‌ترین و موثرترین رویکرد برای این روزها نجنگیدن با آن است.

١- قبل از قانونگذاری فکر کنید

همه‌ مدیرانِ خوب می‌دانند که قوانین را نمی‌شود مدام شکست اما مواقعی هم هست که اگر این قوانین را به سختیِ مواقع دیگر اجرا کنید، نتیجه‌ عکس می‌دهند. به قول معروف می‌گویند: «قانون را اختراع کرده‌اند تا قبل از شکستنش فکر کنید.» پس اگر قانونی هست که می‌توانید در این مواقع آسان بگیریدش اصلاً دریغ نکنید. شناور کردن ساعت ورود آن هم در هفته اولِ بعد از تعطیلات می‌تواند یک سورپرایز خوب برای کارمندانی باشد که ١٥ شب دیر خوابیدند و دیر بیدار شدند.

٢- از تعریف‌کردن‌ها استقبال کنید

آدم‌ها در عید خوش گذرانده‌اند و حالا و بعد از تعطیلات دوست دارند عکس‌هایشان را به هم نشان دهند و خاطره‌ها را برای هم تعریف کنند و شما هی ببینید که دارند با هم حرف می‌زنند و حرف می‌زنند. اما این را بدانید که وقتی جلوی همه سرگرمی‌ها را بگیرید، آدم‌ها، بدعنق و بی‌انگیزه می‌شوند. از طرف دیگر، اگر زیادی آزادشان بگذارید، اصلاً کار مفیدی انجام نمی‌شود. پس تعادل ایجاد کنید.

٣- کارمندانِ منظم‌ را تشویق کنید

این دوران که تمرکز و حواس افراد به راحتی پرت می‌شود، بهترین فرصت است که کارمندان منظم را تشویق کنید و به آنها پاداش بدهید. بعضی‌ها وظایف مهمی در طول تعطیلات عید داشتند که باید به آنها می‌رسیدند. تلاش این افراد باید مورد توجه شما قرار بگیرد. تحسین عمومی یا تشویق از طریق سیستم پاداش‌دهی باعث می‌شود احساس اعتبار کنند و موقعی که همکارانشان در حال خوش‌گذرانی هستند، به خاطر سخت‌کوشی‌شان حس نکنند که تک افتاده‌اند.

٤- شما هم به آنها بپیوندید

این‌ که به‌ سختی تلاش کنید تا رئیسِ خوش‌گذرانی‌ها باشید اصلاً جذاب نیست و حتی ممکن است نتیجه‌ عکس بدهد. از آن طرف هم حفظ‌ کردن فاصله و دور ایستادن از دیگران ممکن است همین‌قدر بد از آب دربیاید.

اولین روزهای بعد از تعطیلات بهترین زمان برای نشان‌ دادنِ روحیه‌ خوش‌گذرانی‌تان است. توی جشن‌ها شرکت کنید، مثل بقیه باشید. از فرصت یک دورهمی سازمانی استفاده کنید و راجع به تلویزیون و برنامه‌های سفرتان حرف بزنید. سعی نکنید مجلس را به دست بگیرید… این به بقیه یادآوری می‌کند که هنوز رئیس هستید.

٥- بگذارید کارمندان، جشنِ خودشان را بسازند

احتمالاً آخر سال حسابی شلوغ بودید و حجم کارها اجازه نداد جشن خاصی برگزار کنید. شروع سال فرصت بهتری برای یک جشن بهارانه خوب است. سازمان - یا خودِ شما به عنوان رئیس - می‌توانید یک دورهمی‌ کاری ترتیب بدهید. مثلاً دور هم ناهار بخورید تا دستاوردهای سال گذشته را جشن بگیرید. با این کار، اعضای گروه بیشتر به هم و به شما نزدیک می‌شوند.

٦- در مورد زمان، انعطاف‌پذیر باشید

تعطیلات، فشار زیادی روی آدم‌ها می‌آورد؛ مخصوصاً روی اعصابشان! آنها باید هدیه بخرند، در مراسم متعدد خانوادگی شرکت کنند، برای سفر برنامه‌ریزی کنند و مهمانی بدهند. پس سعی کنید باعث افزایش این فشار نشوید.

بعد از تعطیلات، هر بار که امکانش بود، سعی کنید کمی منعطف‌تر از روزهای دیگر باشید. کمی در برنامه‌های زمانی دست ببرید تا افراد بتوانند کمی استراحت کنند. بله حتی بعد از تعطیلات عید، کارمندان نیاز به استراحت دارند. با این روش، استرس شان کم می‌شود، متعهدتر می‌شوند و نسبت به کار و زندگی شخصی‌شان حس بهتری خواهند داشت.